?﷽?
#حدیث_عشق
? ازدواج کن، زيرا برکت و عفت در ازدواج است….
“” پيامبر اکرم (ص) “”
_
?﷽?
#حدیث_عشق
? ازدواج کن، زيرا برکت و عفت در ازدواج است….
“” پيامبر اکرم (ص) “”
_
???????????
?واقعیت نجات از مرگ با توسل به سیدالشهداء علیهالسلام
?مرحوم آیه الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری (رضوانالله علیه) نقل میکنند:
? هنگامی که من در کربلا بودم شبی که شب سهشنبه بود در خواب دیدم شخصی به من گفت: شیخ عبدالکریم کارهایت را انجام بده سه روز دیگر خواهی مرد. من از خواب بیدار شدم و متحیر بودم گفتم: البته خواب است و ممکن است تعبیر نداشته باشد.
? روز سهشنبه و چهارشنبه مشغول درس و بحث بودم تا خواب از خاطرم رفت روز پنجشنبه که تعطیل بود با بعضی از رفقا به طرف باغ مرحوم سید جواد رفتیم، در آنجا قدری گردش و مباحثه علمی نمودیم تا ظهر شد ناهار را همانجا صرف کردیم پس از ناهار ساعتی خوابیدیم.
? در همین موقع لرزه شدیدی مرا گرفت رفقا آنچه عبا و روانداز داشتم روی من انداختند ولی همچنان بدنم لرزه داشت و در میان آتش تب افتاده بودم، حس کردم که حالم بسیار وخیم است به رفقا گفتم مرا به منزلم برسانید، آنها وسیلهای فراهم کرده و زود مرا به شهر کربلا آوردند و به منزلم رساندند.
? در منزل بیحال و بیحس افتاده بودم، بسیار حالم دگرگون شد، در این میان به یاد خواب سه شب پیش افتادم علائم مرگ را مشاهده کردم با در نظر گرفتن خواب احساس آخر عمر کردم.
? ناگهان دیدم دو نفر ظاهر شدند و در طرف راست و چپ من نشستند و به همدیگر نگاه میکردند و گفتند: اجل این مرد رسیده مشغول قبض روحش شویم.
✨ در همین حال با توجه عمیق قلبی به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله (سلاماللهعلیه) متوسل شدم و عرض کردم: ای حسین عزیز دستم خالی است! کاری نکردم و زادی تهیه ننمودهام؛ شمارا به حق مادرتان زهرا (علیها السلام) از من شفاعت کنید که خدا مرگ مرا تأخیر اندازد تا فکری به حال خود نمایم.✨
? بلافاصله پس از توسل دیدم شخصی نزد آن دو نفر که میخواستند مرا قبض روح کنند آمد و گفت: حضرت سیدالشهداء (سلاماللهعلیه) فرمودند: شیخ عبدالکریم به ما توسل کرده و ما هم در پیشگاه خدا از او شفاعت کردیم که عمرش را تأخیر اندازد.
? خداوند اجابت فرموده بنابراین شما روح او را قبض نکنید در این موقع آن دو نفر به هم نگاه کردند و به آن شخص گفتند: سَمْعا وَ طاعَهً، سپس دیدم آن دو نفر و فرستاده امام حسین (سلاماللهعلیه)، صعود کردند و رفتند.
? در این موقع احساس سلامتی کردم صدای گریه و زاری شنیدم که بستگانم به سر و صورت میزدند آهسته دستم را حرکت دادم و چشمم را گشودم، دیدم چشمم را بستهاند و به رویم چیزی کشیدهاند خواستم پایم را جمع کنم ملتفت شدم که شستم (انگشت بزرگ پایم) را بستهاند.
? دستم را برای برداشتن چیزی بلند کردم شنیدم میگویند: ساکت شوید گریه نکنید که بدن حرکت دارد آرام شدند رواندازی که بر روی من انداخته بودند برداشتند و چشمم را گشودند و پایم را فوری باز کردند، با دست اشاره به دهانم کردم که به من آب بدهند آب به دهانم ریختند کمکم از جا برخاستم و نشستم.
? تا پانزده روز ضعف و کسالت داشتم و به حمدالله از آن حالت بهکلی خوب شدم این موهبت به برکت مولایم آقا سیدالشهداء (سلاماللهعلیه) بود آری به خدا.
? منبع: کرامات الحسینیه، ص ۱۵۹
?قائم آل محمد (عج ) منتقم خون حسین علیه السلام :
▫️ابوحمزه ثمالى میگويد:
از امام محمد باقر علیه السلام پرسیدم: اى پسر رسول خدا! مگر شما همگى قائم به حق نيستيد؟
فرمودند: آرى.
عرض كردم: پس چرا خصوص حضرت قائم (امام زمان علیه السلام)را به اين نام خوانده اند؟
▪امام باقر علیه السلام فرمودند: هنگامى كه جدّم امام حسين (عليه السلام) كشته شد، فرشتگان گريستند و ضجّه زده و به درگاه الهى ناليده و گفتند:
اى خدا و اى سرور ما! آيا از كسى كه برگزيده, و فرزند برگزيده و بهترين خلق تو را كشته، غافل هستى؟
خداى عزوجل به ايشان وحى فرمود:
اى ملائكه من! آرام باشيد. قسم به عزت و جلال خودم، از قاتلين او انتقام خواهم گرفت؛ اگر چه پس از گذشت مدتی طولانی باشد.
▫️سپس خدای متعال امامانی را كه از فرزندان امام حسين (عليه السلام) هستند، به ملائکه نشان داد. آنها مسرور و خوشحال شدند.
در بين آن ائمه، يكى از آنها ايستاده (قائم) بود و نماز میخواند.
خدای متعال فرمود: با اين قائم از قاتلين سیدالشهدا انتقام خواهم گرفت.
? علل الشرایع جلد 1 صفحه 160
??????????
? یک جرعه از ملکوت?
? امام رضا (عليه السلام)
?️ إجتَهِدوا أن يَكونَ زَمانُكُم أربَعَ ساعاتٍ : ساعَةً مِنهُ لِمُناجاةِ اللّه ِ و ساعَةً لِأمر المَعاشِ و ساعةً لِمُعاشَرَةِ الإخوانِ و الثِّقاتِ و الَّذينَ يُعَرِّفُونَ عُيُوبَكُم و يَخلِصونَ لَكُم فِي الباطِنِ و ساعَةً تَخلُونَ فِيها لِلَذّاتِكُم و بِهذِهِ السّاعَةِ تَقدِروُن عَلَى الثَّلاثِ ساعاتٍ ؛
?️ بكوشيد كه زمانتان را به چهار بخش تقسيم كنيد : زمانى براى مناجات با خدا ؛ زمانى براى تأمين معاش ؛ زمانى براى معاشرت با برادران و معتمدانى كه عيب هايتان را به شما مى شناسانند و در دل شما را دوست دارند ، و ساعتى براى كسب لذّت هاى حلال با بخش چهارم توانايى انجام دادن سه بخش ديگر را به دست مى آوريد. .
?فقه الرّضا عليه السلام ، ص 337 .
? #زیارت برادر #مؤمن ?
- عَنْهُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي غُرَّةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ مَنْ زَارَ أَخَاهُ فِي اللَّهِ فِي مَرَضٍ أَوْ صِحَّةٍ لَا يَأْتِيهِ خِدَاعاً وَ لَا اسْتِبْدَالًا وَكَّلَ اللَّهُ بِهِ سَبْعِينَ أَلْفَ مَلَكٍ يُنَادُونَ فِي قَفَاهُ أَنْ طِبْتَ وَ طَابَتْ لَكَ الْجَنَّةُ فَأَنْتُمْ زُوَّارُ اللَّهِ وَ أَنْتُمْ وَفْدُ الرَّحْمَنِ حَتَّى يَأْتِيَ مَنْزِلَهُ فَقَالَ لَهُ يُسَيْرٌ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ إِنْ كَانَ الْمَكَانُ بَعِيداً قَالَ نَعَمْ يَا يُسَيْرُ وَ إِنْ كَانَ الْمَكَانُ مَسِيرَةَ سَنَةٍ فَإِنَّ اللَّهَ جَوَادٌ وَ الْمَلَائِكَةُ كَثِيرَةٌ يُشَيِّعُونَهُ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَى مَنْزِلِهِ.
#اسحاق_بن_عمار از #ابی_غره روایت می کند #امام_صادق عليه السّلام می فرمود:
هركس براى خدا در حال #بیماری يا #تندرستی از برادرش ديدن كند ، و براى نيرنگ و دريافت عوضى نباشد ، خدا هفتاد هزار فرشته بر او می گمارد كه از پشت سرش فرياد زنند: پاك شدى و #بهشت برايت خوش باد، شما زوار خدا و واردين حضرت رحمان هستید ، تا به منزلش برسد ؛
يسير گفت: به حضرت عرض كردم: قربانت اگر چه راه دور باشد؟
#حضرت_صادق علیه السلام فرمود: آرى اى يسير! اگر چه يك سال راه باشد زيرا خدا #جواد است و فرشتگان بسيار، از او بدرقه كنند تا به منزلش مراجعت كند.
? كافي (ط - الإسلامية) ج۲ ص۱۷۷
آخرین نظرات